عاشورای حسینی

عاشورای حسینی

خونی که ز پیشانی او جاری شد

سرسبــزترین بهارِ بـیداری شد

آن سر که به روی نیزه‌ها گشت بلند

آیینــه ی روشن فــــداکاری ش‍‍‍‍‌‌ـــد

التماس دعا

 

آن حسینى که شرف یافته دین از شرفش

سر و جان داد زکف ، تا نرود دین ز کفش

هدف تیر بلا ساخت علی اصغر خویش

تا که سرمشق بگیرد بشر از این هدفش

 

تا دل ز غم تو گشت بی تاب حسین

این چشم تهی نگشت از آب حسین

عمری است نیازمند این درگاهم

یک لحظه گدای خویش دریاب! حسین

شهادت امام حسین (ع) تسلیت

 

چون خون گلوی اصغرت را دیدی

با دست خودت رو به خدا پاشیدی

یعنی به خدای خالق خوبی ها

ارزنده ترین هدیَه را بخشیدی

 

ستاره از نگین بر خاک افتاد

قمر از روی زین بر خاک افتاد

گل سرخی ز دامان پیمبر

برای حفظ دین بر خاک افتاد

السلام علی الحسین و علی عباس الحسین

 

عاشورا

صحنه نمایش فراگیر و فشرده تمامیت کارزار خوبی و بدی است

عزاداریتان قبول و التماس دعا

 

هفتاد و دو سینه سرخ هجرت کردند

با سَروَرِ آفتاب بیعت کردند

رفتند و به دریای ابد پیوستند

چون رود ، به اصلِ خویش رجعت کردند

 

آنان که به گوش دل شنیدند تو را
رفتند و به پای دل رسیدند تو را
آن کوردلان که بر دلت تیر زدند
دیدند تو را، ولی ندیدند تو را
یا حسین

 

وقتی حسین علیه السلام به کربلا می رسد،
دل کویر به درد می آید و آسمان داغدار می شود.
زمین بغض خود را فرو می خورد و فرات بی صدا اشک می ریزد.

 

آبروی حسین به کهکشان می ارزد
یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست
گفتا که حسین بیش از آن می ارزد

 

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم

 

عاشورا،عروه الوثقای نجات و سنگ نشان هدایت و کربلا،نقطه بیداری و کانون ظلمت زدایی است.

 

عاشورا،باهمه غم بار بودنش ،زیباترین تابلویی است که شگفت انگیزترین قطعه هستی را نمایش می دهد.

 

عشقی به حسین عشق زینب نشود
این عشق جدا ز شیعه یارب نشود
در روز و شبی که من نگریم ز غمش
آن شام سحر و آن سحر شب نشود

 

اصغر که نسیم عشق مویش بوسید
خورشید ولایت سر و رویش بوسید
می خواست حسین تا ببوسد لب او
تیر آمد و زودتر گلویش بوسید

 

هر سال برای تو سیه می پوشیم
در دسته ی عاشقان علم بر دوشیم
ما، بعد هزار و چارصد سال هنوز
با یاد لب تو آب را می نوشیم

 

خط تو با خون تو آغاز می شود، از آن زمان که تو ایستادی، دین راه افتاد و چون فرو افتادی، حق برخاست.

 

ماه عاشورا رسیده، خون بود جاری زدیده
زینب مظلومه گیرد بوسه از حلق بریده
سینه سوزان دیده گریان
واحسینا، واحسینا

 

هدفِ معمار عاشورا، حضرت حسین بن علی علیه السلام ، این است که انسان را با عبور دادن از واقعیّت عاشورا به حقیقت عاشورا برساند.

 

عزاداری برای شهید کربلا، انتقال «فرهنگ شهادت» به نسلهای آینده است.

 

محرّم، ماه پاسداری از حرمت انسان است.

 

حسین علیه السلام، چشمه ای از حقیقت و حرّیت است که تا ابد کام تشنگان آزادی را سیراب می سازد.

 

عاشورا، صحنه پیکار تمامی ایمان در برابر تمامی کفر است.

 

عاشورا، طراوت جاودانه روح انسان، تجلّی یاد خدا، و جدا کننده نور و ظلمت از هم است.

 

حادثه عاشورا، کمر تاریخ را شکست و ماندگارترین باور را بر پهنه زمان نگاشت.

 

عاشورا، انفجاری از نور بود و تابشی از حق، که بر اندیشه ها تجسم کرد.

 

تاسوعا، مقدمه جان‌فشانی و عاشورا، سرفصل دلباختگی در محضر حسین علیه السلام است.

 

خون جاری عاشورا، تا ابدیت در رگ و ریشه آزادگی جاری است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>